4. ترس از قضاوت شدن
این بزرگترین ترس ، ترس و وحشتیه که باعث می شه مردم رو در پوسته نگه دارین ، در جایگاه خود و دور از هر چیز دیگری اگه بد آوریل باشه ، ساخته شده.
ممکنه افسانه مرد ، پسر و خر رو شنیده شه. اونا در کنار خر خود به بازار می رفتن که مردی اونا رو به مسخره گرفت و گفت که اگه کسی سوار اون نگردد ، خرابه که هدر رفته. استفاده کنین ، مرد به پسرش کمک می کنه تا شما رو راضی کنه و دیری نمی ذاره که زنی اونا رو قطع کنه ، که نمی تونه یه جوون با پاهای تازه پیرمردش رو راه برد برد. بعد ، مرد روی الاغ می پره ، و پسر پا به پا می کنه. اونا قبل اینکه یه بار رهگذر مرد رو هوس تنبلی بخونه ، اونا رو به راه خود ادامه میدن که راه بدن پسر جوانش
استفاده کنین و همه رو راضی کنین ، و هیچکی رو راضی نمی کنین. هر کاری که می تونین قضاوت کنین ، ممکنه زندگی خود رو همونطور که ادامه بدین ادامه بدین.
5. ترس از دست دادن “هویت” ما
هویت شما ممکنه چیزی باشه که اگه اونو انتخاب کنین انگار یکی از بهترین داراییاتون باشه – اگه حتی بدون اینکه اونو بفهمین ، حتی اگه بدون اون باشه. ما به عنوان آدم ، این داستانا رو در مورد کی هست ، چه می کنین و چه مثل کارایی که می کنین ، تو ذهن خود می کنین بافیم.
خلق این داستانها آسونه اما فرار از آن در سنگ قرار گرفتن بسیار سخته.
مفاهیم ذهنی و بیشتر ساخته شده مثل مشاغل و هویتا همیشه با هم در اختلاف هستن و بیشترً به عنوان جدید سازنده با ترکیب ترکیب می شن.
در شرایط دیگه هم همین امر هست. چیجوری ممکنه فقط به یه دختر قشنگتر برید و یه صحبت رو شروع کنین؟ شما یه جور پسر هستین که خجالتیه و خود رو واسه خود نگه دارین. وقتی خسته هستین چیجوری ممکنه یه روز مرخصی بگیرین؟ شما یه ماشین بهره مندین و هیچوقت نمی تونه یه روز تعطیل کنه.
داشتن یه هویت می تونه به مدت کوتاهی ارائه دهد ، اما طولی نمی تونه کشد که هر در صورت دیگه اگه بند شه تا عوض شه. اگه حالا از جایی که ناراضی هستین ، شایدً بخشی از هویت شما هست که واسه مراقبت از آن در برابر جنگ شدید.
6. ترس از دست دادن کنترل
بزرگترین ترس از دست دادن کنترل ، ترس بزرگتره که از ما رو از داشتن بهترین زندگی مانع می کنه. چون از شخص بهتر شده و خوشبختی رو با کنترل و راحتی جانشین می کنین ، و اینجا که اشتباه می کنین.
واسه اینکه شما واقعاً خوشحال ، واقعاً آزاد و زندگی مطلوبی رو دارین که اگه شما باشین ، باید در صورت تسلیم کنترل شه. واسه هر کسی که می خواد پیشرفت کنه ، بازی در همون سطح بازی ویدیویی بارها آخرسر کسل کننده می شه. در بعضی از مراحل ، باید یه مرحله به مرحله بعدی برسونین و کنترل کنین و مطمئن شید که نسبت به سطح پایین اونو تسلیم کنین.
بیشتر از مردم از تواناییای بالقوه خود رو کوتاه می کنن اما اگه دلیل کنترل اونا رو داشته باشین مشکلی دارین. واسه شکست دادن این ترس ، باید قبول کنین که به هر حال هیچ وقت کنترل کامل نکنین. برنامه هامون در رحمت هوا هستش. شبای جمعه ما در رحمت کاریه که دوستان می تونن بکنن و طول عمر ما رو در رحم چیزی خارج از خود ماست.
وقتی می فهمید که اون قدرت کنترل نداره که فکر می کنین از شروع ، شکست دادن ترس از دست دادن کنترل بیشتر در زمان مناسب ، کمی راحت تر می شه.
7. ترس از زمان
ترس از زمان یه پدیده تماماًً مدرنه که امروزه روانشناسیه ، فقط در حدود 10 هزار سال قبل از منتشر کردن گرفته شده. به طور خاص تر ، ترس از نبود زمان کافی کافیه.
آبجی نگران باشین که کافیه در طول روز از دست ندین یا نگران سرعت زندگی در این کشور باشین ، این اشکال چیزی به نام “اضطراب زمان” است.
اضطراب از زمان به کار گیری شما شدنیه که شما رو به سمت عادتا و رفتارای شما بفرسته که اگه شما بخواین بهترین زندگی رو ادامه بدین ممکنه اونو حفظ کنین. این باعث می شه چیزایی عجیب شن که باید آرامش داشته باشین و از لذت ببرین. این باعث می شه بیشتر از محتوا تحریک شید. اگه شما ممکنه از شما بهره مند شه ، اگه بیشتر از روی کارکرد شما بیشتر شه ، اگه آزاد باشین – و هیچکی همچین چیزی رو نمی خواد.
بهترین راه واسه نابود کردن ترس از حرکت سریع زمان اینه که اول اینکهً تعریف کنین که “زمان خوب تماماًً حذف شده” واسه شما چیه. دوم اینکه ، فضای خود رو واسه این لحظه و فعالیت اختصاص داده. آخرسر ، حواس پرتیای وقت گیر رو که لحظه های گرانبهای شما رو که زیادتر از اندازه اونا رو نمی تونین ، از بین ببرین.
8. ترس از اینکه واقعاً کی هستی
طبق مقاله تحقیق در مورد 70 مورد ، تخمین زده می شه مردم چیزی رو تجربه می کنن که به عنوان “سندرم جعل” شناخته شه. این شرایطه که شما احساس موفقیت می کنین یا لیاقت موفقیت نمی تونین.
یکی از اصلی ترین دلایل برجسته بودن سندرم جعل کننده هستش که هیچکی ما رو بهتر از خودمون نمی شناسه. شما میدونید که لذت بردن از گناهکاری شما چیه ، میدونید از چی مخفیانه متنه و مخفیانه عاشق اون هستش. شما میدونید که کجا کوتاهه اگه شما فکر می کنین شما رو برتری میده و میدونید کجا بهتره اگه شما دیگه قدرت خود رو بهتر می کنین.
خبر خوب واسه شما اینه که همه تو یه قایق هستن. هرکی جنبه های تاریکی داره که به اونا افتخار نمی شه ، اعمالی که پشیمون می شه و کمبودهایی استآره آرزو در اونجا نباشه. اختلاف بین اون چیزهاییه که شما رو عقب نگه دارین و شما رو به به کار گیری خود رسونن ، به بخش و پذیرش برمی بدین که اگه بیشتر از اندازه کافی باشین. قطعات شکسته و همه.
9. ترس از دست دادن مجاز شده ها
بیشتر از مردم فکر می کنن وقتی ما ازتاریک ، ترس از سایه یا ترس از ایجاد یه تغییر بزرگ در زندگی ما ، به خاطر این هستش که ما از چیزای نامعلوم هول و ترس داریم.
این نیست که بزرگترین ترس شما از ترس از چیزای نامعلومه. شما نمی تونین از چیزی استفاده کنین که نمی تونین ترس داشته باشین. هیچکی از چیزای نامعلوم هول و هراسی نداره. چیزی که شما واقعاً هول و ترس دارین از دست دادن معلومات است.
این جواب تماماً طبیعیه. به روزای شکارچی جمع می شودیم ، از دست دادن مواردی شده که کلا همیشه واسه مرگ حدیث بودجه شده. چه خودمون رو در خارج از قبیله خود پیدا کنین ، چه غذایی رو که هیچوقت امتحان نکرده ایم یا چیز دیگری خارج از معلومات خاص رو بخوریم ، اگه ایمنی شما رو مشکل کنه. به سختی به مغز شما متصله اگه موارد دیگری رو داشته باشین که همیشه نزدیک نگه دارین.
اما شما دیگه شکارچی ساوانا نیستین. ذهن اولیه شما این رو درک نمی کنین اما ذهن شما رو کم می کنه و فکری شما این رو درک می کنین. ذهن اولیه شما از دست دادن مواردی که رو تهدید می دونه ، در حالی که ذهن شما رو در صورت امکان واسه رشد و یادگیری می دونه ، پیدا کرده.
هر کدوم از ذهن شما بلندتر از ذهن شما باشه ، شایدً شما رو راهنمایی می کنه – اما تا اونجا که ممکنه ذهن شما رو تغذیه کنه.
10. ترس از موارد بعدی
هیچکی نمی تونه دونه که پس از این زندگی چه میاد ، و تموم ترسهای موجود در این لیست رو میشه واسه بزرگترین ترس از مرگ و هر چیزی رو که در آینده هستش ، کم کرد.
ارزشه که عمداً توجه خود رو در سیاستا ، استرسا ، نگرانیا و برنامه های زندگی روزمره غرق کنین تا فکر کنین در مورد سوال بزرگتر انجام بدین. با این حال ، فقط تلاش نکنین که مرگ شما رو نابود کنه و میر خود رو قبول کنین و اونو در چهره خیر کنین ، ترس از آن بین من رود.
در حالی که بعضی از مردم می ترسن فکر می کنم در مورد این حقیقت بزرگتر ، اونا رو از شر مسئولیت خلاصه می کنه ، کاری که واقعاً انجام نمی ده مهم نیست و اونا زندگی می کنن بدون فرقی رو تجربه کنین ، واقعیت اینه که عمل رو از راه دیگه مجبور می شه کنه – اونا رو به مسئولیت می ترسونه.
این رو میدونید که هیچ دلیلی وجود نداره که خودتون رو دوست داشته باشین و دوست داشته باشین. هیچ دلیلی وجود نداره که با خود و سیاره مون احترام بذارین. هیچ دلیلی وجود نداره که هر لحظه از زندگی ما رو به شکلی تجربه کنین که گویی در عود ابدی زندگی شه.
حضور اینجا یه مسئولیت بزرگه ، اما زندگی واسه ترس از هر چیز دیگری غیر از زندگی بدون زندگی بسیار کوتاه و بسیار گرانبها هستش.
بزرگترین ترس خود رو پیروز شدین
اگه بزرگترین ترس هست که می تونه در راه شخصی شما واسه رسیدن به عظمت ایجاد شه ، هر کدوم از اونا رو قادر به به کار گیری روشای منحصر به فرد خود حل حل کنین. از قضا ، بزرگترین ترس شما چیزی نیست که از آن ترسیده شه. ترس یه قسمت طبیعی از زندگیه و همه ترسا منبعی دارن که می تونن اونو کشف کنن و بر اون غلبه کرد ، یه قدم هر بار.